احساس خوش
...
به یقین صبح که آفتاب بر می خیزد مه بر روی دشت دلپذیر است.. و آفتاب نیز.
خاک نمدار زیر پای برهنه ی ما دلپذیر است و شنهایی که از آب دریا مرطوب است..
چه دلپذیر است که خویشتن را در آب چشمه ها بشوییم و با لبهای خویش بوسه ای از لبی ناشناس در تاریکی بجوییم...
+ نوشته شده در جمعه ۱۳۸۷/۰۹/۰۱ ساعت ۱:۵ ق.ظ توسط آزاده ستوده
|
سلام دوستای خوب، درباره ی خودم چیز زیادی نیست که بخوام بگم چون فکر میکنم بی ارتباطه و از اصل و هدف وبلاگ دور میشیم اما درباره ی وبلاگ: یه روز سرد زمستونی از سر دلتنگی و بیحوصلگی تصمیم گرفتم یه وبلاگ درست کنم، نمی دونستم که امروز میشه رفیق تنهاییام و حالا اینه حاصل لحظه های دلتنگیم...