ای کشاورز!

آوازی از مزرعه ی خویش بخوان. میخواهم لحظه ای اینجا بیاسایم..

و در کنار انبارهای تو در تابستان که عطر کاهها مرا به یاد می آورند خواب ببینم.

کلیدهایت را یکایک بردار

درها را به روی من بگشا...

در نخستین به کاهدان باز می شود...